مقایسه حافظه و دقت کودکان طلاق و عادی

سلام دوست عزیز

باتوجه اهمیت این موضوع، اجازه دهید قبل از پاسخ به این سوال شما، از اثرات احتمالی طلاق بر فرزندان بگویم:

علی رغم اینکه افراد بزرگسال درگیر در فرآیند طلاق، که به راحتی میتوانند با دریافت مشاوره و درمان، با این فرآیند سازگار شوند و مدیریت هیجانات را بیاموزند، فرزندان (به ویژه کودکان) که آنها هم تحت استرس این فرآیند و حتی استرس بعد از جدایی والدین قرار دارند، نمی‌توانند احساسات خود را به خوبی بیان کرده و نیاز های خود را ابراز کنند، همچنین کودکان خردسال اغلب در طول طلاق احساس سردرگمی می کنند اما برای آنها یافتن کلمات و یک روایت مناسب امکان دارد دشوار باشد، بنابراین با رفتارهایی از جمله افزایش دفعات و طول مدت کج خلقی، اضطراب جدایی، مشکل در خواب یا خوردن، پریشانی قابل توجه در دوران های مختلف و پرخاشگری، این هیجانات را نشان می‌دهند. بنابراین والدین باید توجه داشته باشند که این فرزندان به ویژه کودکان خردسال نیز نیاز به دریافت کمک از یک متخصص و درمانگر کودک دارند. 

اما در رابطه با سوال شما:

روانشناسان کودک، عصب شناسان و متخصصان رشد بیان میکنند که علی رغم اینکه سیستم‌های حافظه کودکان خردسال در حال شکل‌گیری هستند و هنوز به رشد کامل نرسیده‌اند، تجارب اولیه در دوران کودکی، در رشد انسان بسیار مؤثر بوده و آن را شکل می دهند و هم در نحوه درک او از جهان و هم در نحوه درک او از خودش و عزت نفس او، اثر دارند. 

بنابراین حافظه ی این کودکان با دیگران از لحاظ ظرفيت هیچ تفاوتی ندارد ولی به دلیل اتفاقات ناخوشایندی که ممکن است تجربه کنند، اختلالاتی در آن ایجاد می‌شود که با دریافت کمک از روانشناس، می‌توان اثرات این اتفاقات را کمتر کرده و تفاوتی در حافظه‌ی آنها به وجود نیاید